به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .
در این مقاله ما قصد داریم درباره اعضا خانواده به انگلیسی به شما توضیح دهیم، تا انتها مقاله همراه ما باشید.
1-روابط نسبی
2-روابط سببی که شامل دو قسمت است(روابطی که بعد از ازدواج وجود ایجاد میشود و روابطی که بعد از طلاق و ازدواج مجدد بوجود می آید)
روابط نسبی | |
پدربزرگ و مادر بزرگ | Grandparents |
مادربزرگ | Grandmother |
عزیز / ننه جان | Grandma |
آقاجون | Grandfather |
پدربزرگ | Grandpa |
والدین | Parents |
مادر | mother |
مامان | Mom |
پدر | Father |
بابا | Dad |
خواهر / آبجی | Sister |
برادر | Brother |
خاله / عمه / زندایی / زن عمو | Aunt |
دایی / عمو / شوهر خاله / شوهر عمه | Uncle |
دختر دایی / دختر خاله / دختر عمو / دختر عمه / پسر دایی / پسر خاله / پسر عمو / پسر عمه | Cousin |
البته به کسانی که عمومی و در عروسی خود عروس و داماد میشوند از کلمات (bride) و (groom) استفاده می کنیم. اما برای کسانی که که میدانیم عروس و داماد چه کسی هستند از کلمات (Daughter-in-law) و (Son-in-law) استفاده میکنیم.
روابط سببی: به واسطه ازدواج | |
مادر شوهر / مادر خانم | Mother-in-law |
پدر شوهر / پدر خانم | Father-in-law |
خوار شوهر / خواهر خانم / جاری / زن برادر خانم | Sister-in-law |
برادر شوهر / برادر خانم / باجناق / شوهر خواهر شوهر | Brother-in-law |
همسر / زن | Wife |
شوهر | Husband |
دختر | Daughter |
پسر | Son |
روابط سببی: به واسطه طلاق و ازدواج مجدد | |
زوج متأهل | Married couple |
زوج طلاق گرفته | Divorced couple |
مادر تنها (خانم مطلقه) | Single mother |
پدر تنها | Single father |
ازدواج مجدد کردن | Remarried |
روابط بعد از طلاق و یا ازدواج مجدد | |
شوهر مادر (نا پدری) | Stepfather |
زن پدر (نا مادری) | Stepmother |
نا خواهری | Stepsister |
نا برادری | Stepbrother |
خواهر ناتنی: بعد از ازدواج مجدد پدر یا مادر بدنیا آمده. | Half sister |
برادر ناتنی: بعد از ازدواج مجدد پدر یا مادر بدنیا آمده. | Half brother |
روابط بیشتر | |
خواهر و برادر | Siblings |
زن سابق | Ex-wife / Former wife |
شوهر سابق | Ex-husband / Former husband |
دختر خوانده | Stepdaughter |
زن بيوه | Widow |
مرد زن مرده | Widower |
اطلاعات بیشتر:
واژه انگلیسی | توضیحات |
father | father مانند کلمه پدر در فارسی است، یعنی تا حدی رسمی است. اما daddy یا dad عبارت غیر رسمی همین کلمه است که مشابه “بابا” در فارسی به حساب می آید. معمولا از father برای اشاره کردن به کشیش ها و مقامهای مذهبی در مذهب کاتولیک هم استفاده می شود. |
mother | mother نیز مانند مثال قبل، یعنی تا حدی رسمی است. اما mummy یا mum معادل غیر رسمی همین واژه است که مشابه “بابا” در فارسی به حساب می آید. |
parents | یک اسم جمع است. از همین اسم می توان به صورت مفرد هم استفاده کرد که به معنای “والد” خواهد بود. یعنی هر یک از پدر و مادر. |
brother | از brother جدا از نشان دادن نسبت خانوادگی برادری برای نشان دادن دوستی های عمیق هم استفاده می شود. برای نشان دادن چنین روابطی شکل کوتاه شده همین واژه به صورت bro (تقریبا به “داداش” در فارسی) بیشتر استفاده می شود. |
sister | شکل کوتاه شده sister که به صورت sis نوشته می شود اما این واژه به اندازه bro کاربردی نیست. |
son | در فارسی پسر دو معنا دارد. اولی به انسان مذکر کم سن گفته می شود و دومی به یک نسبت خانوادگی اشاره می کند. واژه son تنها به معنای نسبت خانوادگی است. در زبان انگلیسی به انسان مذکر کم سن boy گفته می شود. در استفاده از این واژه دقت کنید. |
daughter | در فارسی دختر نیز دارای دو معناست. اولی به انسان مونث کم سن گفته می شود و دومی به یک نسبت خانوادگی اشاره می کند. واژه daughter تنها به معنای نسبت خانوادگی است. در زبان انگلیسی به انسان مذکر کم سن girl گفته می شود. در استفاده از این واژه دقت کنید. |
wife | واژه زن در فارسی دو معنی دارد. اولی به انسان بالغ مونث گفته می شود و دومی یک نسبت خانوادگی را نشان می دهد (همسر). واژه wife تنها معادل نسبت خانوادگی است. برای انسان مونث بالغ در انگلیسی از واژه woman استفاده می شود. |
grandson/ granddaughter | ما در فارسی برای نسبت نوه جنسیت نداریم. اما در انگلیسی برای نوه دختر و پسر از دو واژه متفاوت استفاده میشود. |
grandchild | واژه grandchild معادل نوه در فارسی است. یعنی در این کلمه جنسیت اهمیتی ندارد. |
uncle | واژه uncle به جز دایی و عمو برای شوهر خاله و شوهر عمه هم استفاده می شود (در درس به آن اشاره نکردیم چون احتمالا دیگر خیلی از دست انگلیسی ها عصبانی می شدید!). در ضمن معمولا افرادی که رابطه نزدیکی با پدر و مادر یک بچه دارند (مثلا دوستان نزدیک آنها) به وسیله بچه با عنوان uncle شناخته می شوند. |
aunt | واژه aunt به جز خاله و عمو برای زن دایی و زن عمو هم نیز استفاده می شود. همچنین افرادی که رابطه نزدیکی با پدر و مادر یک بچه دارند (به طور مثال دوست نزدیک آنها) به وسیله بچه با عنوان aunt شناخته می شوند. |
cousin | واژه cousin جنسیت ندارد. تمام فرزندان عمو، دایی، خاله و عمه به عنوان cousin شناخته می شوند. از آنجا که در مسیحیت ازدواج با این نسبت خلاف است، این نسبت خانوادگی اهمیت خاصی دارد. |